مرغک تنها


مرغکی دیدم

        تنها و بی کس

   بر روی شاخه درختی تنها

        در وسط کویرسوزان و گرم نشسته و آواز جدایی می سرود.

گفتمش

  به کدامین علت چنین غمگین می سرایی؟

گفت

  که تو را چه حاصل از عشق وجدایی؟

گفتمش

  مرا دردیست بس عظیم تر از عشق.

              درد من درد دوست داشتن بود، نه درد عشق.

گفت

  پس بنشین در کنارم تا با هم آوازی سوزناکتر بسراییم. 

نظرات 11 + ارسال نظر
زهرا چهارشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 03:05 ب.ظ http://saattanhaie.blogsky.com

سلام
لنگار همیشه خودم مقام اولو دارم (با معرفت خان)
راجع به مطلبت فقط اینو میتونم بگم:

fozooli motavajeh shod ke eshgh poshte yek booteye

gole sorkh ghayem shode va divoonegi ro khabar kard va

divoonegi yek chobe bozorg bardasht va dar booteye

gole sorkh foroo kard sedaye faryade eshgh boland

shod ,vaghti hame be soraghesh raftand didand

cheshmanash koor shode va divoone ke khodash ro

moghaser midoonest tasmim gereft hamishe eshgh ro

hamrahi kone va az oon rooz be bad vaghti ke eshgh be

soraghe kasi mire chon koore badihaye mashooghesho

nemibine va divoonegi ham hamishe dar kenareshe


لیمویی چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:16 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

هنوز یاد تو از یادم نمیره
چرا عشق از دل آدم نمیره؟
..................
منو درد جدایی وای بر من
از این عشق خدایی وای بر من
...................

زهرا چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:29 ب.ظ http://saattanhaie.blogsky.com

سلام
آپ کن آقا......دل خوشی من....مااااا.....اومدن به بلاگامونه
از نت فقط کارم بلاگه.....همین.

آپ آپ آپش کن

قربانت
منتظرم

زهرا چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:06 ب.ظ http://saattanhaie.blogsky.com

واسه مطلب بالا نشد دوباره نظر بدم واسه همین اومدم اینجا........

منظورم از گذشته تو جملم .....
گذشته تلخ و آرزوی نافرجام بود...(آن عشق)

درسته؟

اگه اونه امیدوارم به به حق عزای حسینی به مقصودت برسی

منتظر پاسختم.....میام میخونم

زیزی=زهرا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:54 ب.ظ

سلام
واقعآ شعر زیبایی بود.....وبلاگتونم باهاله بهتون تبریک میگم

زهرا چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:58 ب.ظ http://saattanhaie.blogsky.com

سلام
زیزی جون تو با حححححححححال تری که کلمه با حالو مینویسی با هال=((

D: به صاحب محترم و عزیز این بلاگم تبریک میگم که دوستای به این جالبی و با ههههههههههها لی ;)) پیدا کردن ;))

BYE

زیزی=زهرا چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:11 ب.ظ

D:D:سلاااااااااااااام اولآ من همیشه املاهام صفر میگرفتم
دومآ خوشکل خانم کاریش نمیشه کرد همینه که هستD:
سومآ شاید منظور من همون هال بوده نه حالD:D:D:
چهارمآ من اصلآ آقا امید نمی شناسم D:
پنجمآ باییییییییییییییییی

زیزی=زهرا چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:14 ب.ظ

ششمآ هم داشت یادم رفت حالا میگمD:
شما که اون بالا بالاها نوشتی (لنگار)به جای انگار ما چیزی گفتیمD:نه می خوام بدونم ما چیزی گفتیمD:D:D:
BYEEEEEEEEEEE

امید چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:28 ب.ظ

سلام دوستان
دعوا چرا میکنید
دنیا انقدر بیخوده که ارزش نفس کشیدنم نداره چه برسه به اینکه بخواهی دعوا هم بکنی
بای

زهرا پنج‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:17 ب.ظ http://saattanhaie.blogsky.com

چیه حالا عزیز ترش کردی؟!!!!D:
نکن..... هیفی.....
هی اولآ دومآ را انداختی که چی !!!!!
باشههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
دعوا که نداریم....اونم سر چیییییییی.....کامنتای امیدD:

اون غلطی هم که از من گرفتین درست....ولی اگه رو کیبوردت یه نگاه بندازی میبینی حرف (ل)و(ا) کنار همن

ولی (ح) و(ه) ۲ تا فاصله دارن....ژس اشتباه شما فاهش تر بیییییییییییییییییییییییییییدهD:

عزیزم زیزی جون حرص نخور فقط;((

امید این وسط تیراژ کامنتای تو هم بالا رفتاااااااااااااا
دستم درد نکنهD:

bye

زیزی=زهرا شنبه 11 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:11 ب.ظ

سلام آقا امید...آره دیگه اینجا یه جورایی شده میدونه دعواD:
حالا یه حرف اختلاف یا دو حرف...
مهم اینه که آدم از خودش مطمئن باشه بعد اشتباهات دیگرون رو بگیرهD:D:D:D:
در ضمن معلومه کی داره حرص می خوره((=
ببین خوشکل خانم از این اشتباها زیاده مهم اینه که آدما درک کنن(;

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد