در خلوت و تنهایی هایم به تو می اندیشم
به تو ای مهربانترین مهربانان
به ایامی می اندیشم که با تو
در کنار هم
دست در دست هم
نگاه در نگاه هم
دلهایمان را به یکدیگر نزدیکتر کردیم.
به حرفهایمان می اندیشم که در گوشه ای از ذهنم نقش بسته است
و در ذهنم نجوا سر می دهد که می گوید زندگی کن
با یاد آن حرفها ، با یاد آن خاطرات و با یاد آن عشق
پس بیا و مگذار که بینمان جدایی بیاندازند
دوست دارم ((QUITERO))
سلام
امید ....امید زندگی.....
خدا کنه به چیزی که میخوای برسی....فکر کنم منظورتو از این مطلب جدیدت فهمیدم....همش برمیگشت به گذشته...
درست میگم؟؟؟؟
همیشه واست دعا میکنم.....البته اگه خدا بخواد صدامو بشنوه.......
قربانت
سلام
من هم برات دعا می کنم که همیشه با هم باشین در کنار هم با صفا و صمیمیت زندگی کنین...که زندگی زیباست اگر در کنار هم بودنو تجربه کنیم...
به ما هم سر بزن ..کم پیدا شدی
سلام! وبلاگ قشنگی داری! امیدوارم موفق باشی دوست عزیز! به ما هم سری بزن خوشحال میشیم!